اصطلاحات انگلیسی طلاسازی

یادگیری اصطلاحات و مفاهیم انگلیسی طلاسازی و معانی کلمات پرکاربرد در این صنعت، برای دسترسی به منابع بینالمللی و گسترش دانش، برای کارآموزان طلا و جواهرسازی از اهمیت بالایی برخوردار است. در وبسایت آموزش طلاسازی طلاپیشه، با هدف کمک به هنرجویان عزیز، لیستی جامع از این کلمات و اصطلاحات را آماده کردهایم.
اصطلاحات انگلیسی طلاسازی
- طلاسازی: Goldsmithing
- جواهرسازی: Jewelry making
- مخراج کاری: Stone Setting
- ذوب طلا: Gold melting
- نورد طلاسازی: Gold rolling
- حدیده کشی: wire drawing
- سایز کردن انگشتر: Ring sizing
- پرداخت جواهرات: ewelry polishing
- تاباندن: annealing
- آبکاری طلا Gold Plating
- اجرت طلا Making Charges
- طلای آبشده Molten Gold
- طلای خام Raw Gold
مفاهیم پایه طلاسازی به انگلیسی
- آلیاژ: Alloy؛ مادهای که از ترکیب دو یا چند فلز یا سنگ معدن به دست میآید. این عملیات باعث میشود فلز قویتر، سختتر، رنگدارتر شود و در برابر خوردگی مقاوم باشد.
- اسپرد طلا Gold Spread: اسپرد شمش طلا به معنای تفاوت بین قیمت خرید و فروش است.
- تیزآب سلطانی Aqua Regia: مایعی بسیار خورنده و دودکننده است که از یک قسمت اسید نیتریک و سه قسمت اسید هیدروکلریک تشکیل شده است.
- حباب سکه Gold Coin Bubble: به افزایش کاذب قیمت سکه گویند.
- سنگ محک ssaying Tool: سنگ محک نوعی سنگ نرم و لطیف است که برای سنجش آلیاژهای فلزات گرانبها استفاده میشود.
- آنیل: Anneal؛ فرآیندی که در آن شیشه یا فلز را گرم کرده و به آرامی خنک میکنند تا نرمتر شود و استرس را کاهش دهد.
- بیل Bail؛ قطعه اتصالی که برای اتصال عناصر تزئینی به زنجیر استفاده میشود.
- بزل: Bezel؛ بخشهایی در سطح برش یک سنگ گوهر.
- بریلیانس: Brilliance؛ روشنایی یک سنگ. هر دو پولیش سطح و برشها تأثیر در چقدر یک سنگ براق خواهد بود.
- کابوشن (Cabochon؛ یک سنگ گوهر با یک طرف صاف و جلوی صاف و گرد.
- برنیش (Burnishing؛ ایجاد یک سطح پولیش شده روی یک فلز با استفاده از اصطکاک.
مفاهیم صنعت طلا و جواهرسازی به انگلیسی
- آنودایز: Anodize؛ فرآیندی که در آن متال را با استفاده از یک فرآیند الکترولیتی پوشش میدهند تا احتمال خوردگی را کاهش دهد و به رنگ یا چسب بهتر بچسبد.
- آرتیکولیتد: Articulated؛ متصل در یک مفصل یا مفصل متحرک.
- تنظیم بار (Bar Setting؛ تنظیم حلقه در که در آن اطراف یک سنگ گوهر نمایان است، با یک نوار منفرد که هر سنگ گوهر را جدا میکند.
- متال پایه: Base Metal؛ فلزات غیر گرانبها شامل آهن، قلع، روی، و سرب.
- باس-تایل (Basse-Taile؛ تکنیک حکاکی که در آن یک ریلیف کم ارتفاع به متال اعمال میشود و یک انامل شفاف برای تأکید بر ریلیف لایهبندی میشود.
- مهره: Bead؛ عنصر تزئینی ساخته شده از سنگهای گوهر، شیشه، پلاستیک، و مواد دیگر با سوراخ در مرکز برای رشته کشی.
- کلاه زنگوله: Bell cap؛ قطعه متالی که در ساخت جواهرات برای کلاه گذاری در انتهای یک مهره بلند، یا برای پنهان کردن گره در انتهای رشته مهرهها استفاده میشود.
- بزل راکر: Bezel Rocker؛ ابزاری که برای فشار دادن یک بزل دور یک سنگ استفاده میشود.
- زنجیر باکس: Box Chain؛ زنجیری که از پیوندهای مربع شکل تشکیل شده است.
- جواهرات پل: Bridge Jewelry؛ جواهراتی که بیشتر از جواهرات تزئینی است اما کمتر از قطعات بالا دستی. از سنگهای نیمه گرانبها، نقره استرلینگ، و دیگر فلزات پر شده ساخته شده است.
معانی کلمات طلا سازی به زبان انگلیسی
- بریلیانت کات: Brilliant Cut؛ برش مخروطی با ۵۷ یا ۵۸ برش. این برش به عنوان برش با براقترین براقیت در نظر گرفته شده است.
- بریولت: Briolette؛ یک سنگ گوهر به شکل گلابی با یک سر تیز و برشهای مثلثی یا مستطیلی.
- برنیش: Burnishing؛ ایجاد یک سطح پولیش شده روی یک فلز با استفاده از اصطکاک.
- کابوشن: Cabochon؛ یک سنگ گوهر با یک طرف صاف و جلوی صاف و گرد.
- متال سفید: White Metal؛ متال متداول برای جواهرات تزئینی. شامل قلع، سرب، کادمیوم، بیسموت، روی، و سایر مواد ارزان.
- زنجیر باکس: Box Chain؛ زنجیری که از پیوندهای شکل مربع تشکیل شده است.
- جواهرات پل: Bridge Jewelry؛ جواهراتی که بیشتر از جواهرات تزئینی است اما کمتر از قطعات بالا دستی. از سنگهای نیمه گرانبها، نقره استرلینگ، و دیگر فلزات پر شده ساخته شده است.
اصطلاحات کلیدی صنعت طلا و جواهرسازی
- کارات: Carat؛ واحد اندازهگیری وزن سنگهای گرانبها و مروارید. یک کارات برابر با ۲۰۰ میلیگرم یا ۰.۲ گرم است.
- کاستینگ: Casting؛ فرآیند تولید یک قطعه متال با ریختن مایع متال در یک قالب.
- چین و چرخه: Chain؛ سری از حلقههای متصل که معمولاً به عنوان زنجیرهای گردن یا دستبند استفاده میشوند.
- چنل ستینگ: Channel Setting؛ روش قرار دادن سنگهای گوهر در یک ردیف بین دو ردیف متال.
- کلو: Claw؛ قطعه متالی که برای نگه داشتن سنگ گوهر در جای خود استفاده میشود.
- کلو ستینگ: Claw Setting؛ تنظیمی که در آن چهار یا بیشتر کلوها یک سنگ گوهر را در جای خود نگه میدارند.
- کوین: Coining؛ فرآیند ساخت یک قطعه متال با استفاده از یک قالب.
- کالد کانکشن: Cold Connection؛ اتصال دو قطعه متال بدون استفاده از حرارت.
- کانکیو: Concave؛ سطحی که به داخل خم شده است.
- کانوکیو: Convex؛ سطحی که به بیرون خم شده است.
مفاهیم زرگری به انگلیسی
- فیلیگری: Filigree؛ کار دقیق و ظریف با طلا یا نقره که معمولاً شامل خمیری از خطوط و طرحهای پیچیده است.
- گالری وایر: Gallery Wire؛ نوعی از سیم متال که برای ساخت بزلها و دیگر قطعات جواهرات استفاده میشود و طرحهای برجسته یا برشهایی در آن دارد.
- گرانولیشن: Granulation؛ تکنیک طلاسازی که شامل ایجاد و اتصال دانههای کوچک از طلا یا نقره به یک سطح است.
- هالمارک: Hallmark؛ علامت یا نشانهای که بر روی متال زده میشود تا نشان دهد که چه مقدار از آن از یک فلز خاص، مانند طلا یا نقره، ساخته شده است.
- انکلاستیک: Inclastic؛ شکلدهی به متال که در آن سطح متال به داخل خم میشود.
- جامپ رینگ: Jump Ring؛ حلقه کوچک متال که برای اتصال قطعات جواهرات استفاده میشود.
- کارنت: Karat؛ واحد اندازهگیری خلوص طلا. طلا ۲۴ کارات خالص است.
- کیلوگرم: Kiln؛ فری که برای گرم کردن متالها و سایر مواد در دماهای بسیار بالا استفاده میشود.
- لاپیدری: Lapidary؛ هنر سنگشناسی و سنگتراشی.
- لوستر:Luster؛ چگونگی بازتاب نور از سطح یک متال یا سنگ.
توضیخات تکمیلی مفاهیم طلاسازی
علامتگذاری، برش، حفر و فرز: این تکنیکها برای شکلدهی به طلا استفاده میشوند.
متصل کردن با جوش: این تکنیک برای اتصال قطعات طلا به یکدیگر استفاده میشود.
ساخت سازههای شکلدار: این تکنیک برای ساخت اشیاء با شکلهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
ساخت قالبهای هندسی و طبیعی که به طور کامل جا میافتند: این تکنیک برای ساخت اشیاء با شکلهای پیچیده استفاده میشود.
ما سعی کردیم برخی از اصطلاحات انگلیسی طلاسازی پرکاربرد و پایهای را برای استفاده شما عزیزان لیست کرده و درباره آنها توضیح کافی دهیم ولیکن مفاهیم طلاسازی محدود به این کلمات و تکنیکها نیست، برای یادگیری بیشتر از بخش آموزش طلاسازی و وبلاگ طلاپیشه استفاده کنید!